تاملی بر کنایه یک مسئول بسیج به اظهارات رییس قوه قضاییه
به گزارش سیاسی، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: قضاوت امری سخت و پیچیده است و مواردی پیش می آید که قضات میان دو موقعیت گاه متضاد قانون و وجدان درگیر می شوند.
قاضی از یک سو موظف است که طبق قانون حکم دهد و این قاعده ای درست است. از طرف دیگر قاضی نیز یک انسان است و وجدان دارد و نمی تواند خلاف وجدانش حکم دهد. این تعارض هنگامی جدی می شود که قاضی حق ندارد از صدور حکم نیز استنکاف کند. پس به ناچار باید حکم دهد و اگر میان قانون و وجدانش تعارض بود چه کاری باید انجام دهد؟
این مشکل در بعضی جرایم تعزیراتی تا حدی قابل تعدیل است، چون دست قاضی برای صدور حکم به نسبت باز است، ولی در سایر موارد مشکل است. بدین جهت هر نظام حقوقی وظیفه دارد که قوانین را به شکلی تدوین و تصویب کند که تعارض کمتری با وجدان های فردی پیدا کنند. به عبارت دیگر نظام های حقوقی باید مبتنی بر عرف و وجدان عمومی نوشته شوند. به هر میزان که قوانین با عرف عمومی فاصله داشته باشند قضات نیز به همان میزان در هنگام رسیدگی گرفتار تعارض قانون و وجدان می شوند و این یکی از بدترین بلایا برای نظام حقوقی و قضایی و مفهوم عدالت کیفری است.
در ماجرای قانون حجاب، گرچه مسئولیت نهایی تصویب قانون با مجلس است، ولی این مسئولیت بی قید و شرط نیست. آن قانون را باید قضات به اجرا بگذارند. لایحه ای که با چند ماده محدود از طرف دستگاه قضایی برای تصویب ارائه شده در مرحله نهایی، با ده ها ماده و صدها پیشنهاد روبه رو شده است، آیا توافق مجریان از حیث تطبیق آن بر وجدان عمومی قضات کسب شده است؟ قاضی یک ماشین امضا و صدور حکم نیست که فقط برای حقوق ماهانه قضاوت کند. کسی که وجدان خودرا در خطر ببیند ولی آنرا پیش پای شغل و حقوق ماهانه قربانی کند، دیگر قاضی نیست.
برخی گمان دارند که وظیفه دستگاه قضایی و نیروی انتظامی بگیر و ببند است و باید کار خودشان را انجام دهند و دیگر حرفی نزنند، در صورتیکه این وظیفه در کنار سایر وظایف ارکان حکومت معنادار است.
مدتی پیش رئیس قوه قضاییه در گزاره ای معقول و متعارف که هر عقل سلیمی آنرا تایید می کند اظهار داشت که: «مسائل در رابطه با ناهنجاری های اجتماعی را نمی شود فقط با راه حل قضایی و بگیر و ببند حل کرد. زندان و استفاده از قوه قهریه هم لازم است اما نمی توان فقط از این راه حل بهره برد.» در پی این موضع گیری مسوول فضای مجازی بسیج در متنی انتقادی نوشت که: «رفع هر صدمه ای یا کاهش هر جرمی بدون استثنا هم پیشگیری می خواهد، هم نظارت و هم مجازات مجرم. هر کسی هم وظیفه خودش را دارد. این که قاضی بگوید با بگیر و ببند نمی شود خیال مجرم را راحت و زحمت دستگاه های پیشگیری را صدچندان می کند. شغل قاضی و پلیس بگیر و ببند است نه ول کن و رها کن.»
واقعیت این است که سخن رئیس قوه قضاییه، موضعی بدیهی بود و از فرط بداهت، نیازی به بیان آن نبود، ولی چرا اظهار شده بود؟ به سبب همین رویکرد تعدادی از افراد که گمان می کنند با بگیر و ببند مسائل جامعه حل می شود.
23302
منبع: سیاسی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب